Sunday, January 14, 2007

اثر درمانی ذهن/بدن

موضوع شفای کوانتومی و جهش کوانتومی مدنتی است که به شدت ذهنم را مشغول کرده. نمی دونم آیا شما هم قبلا درباره این مفاهیم مطالعانی داشته اید یا خیر.
ابتدا کتاب فوق العاده "یک" نوشته مسعود ناصری رو خوندم. کتاب بسیار جذابیست که خواندنش را توصیه می کنم. سپس کتاب شفای کوآنتومی نوشته دیپاک چوپرا با اطلاعاتی درباره پزشکی ذهن/بدن. این همون راه جالبی است که فرد می تونه با اتکای به اون سلامت بدن و ذهنش رو بدست بیاره و من شخصا تجربه کرده ام.
در چند یادداشت پایینتر براتون شرح دادم که چطور تسلیم نبودن من به شرایط کمک کرد تا وضعیت بیماریم رو بهبود ببخشم. این تجربه ای خاص بود که به من دقیقا فهموند که چطور به خودم و سلامتیم و امکان زنده بودن خودم فکر کنم و نسبت به خودم و زندگیم چه احساس و برداشتی داشته باشم تا بدنم رو به شفای خودش وادار کنم.
اجازه بدین بخشهایی از کتاب "شفای کوانتومی" نوشته دکتر دیپاک چوپرا، ترجمه هایده قلعه بیگی و چاپ انتشارات بهجت سال1383 رو اینجا نقل کنم.
به شما پیشنهاد می کنم این موضوع رو همیجا رها نکنید، چراکه این بحث جامعیست که حالا حالاها باهاش کار خواهیم داشت و درک هرچه بهتر اون در حفظ سلامتی شما و کمک به شفای به اصطلاح خود به خود بدن شما می تونه بسیار موثر باشه.
لطفا به بخشهایی از این کتاب توجه کنید:
((... بهر حال، هریک از روشهای بیشمار مداوای سرطان که هم اکنون در ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار می گیرند، احتمالا دارای ارزشهای معین و مشخصی هستند. ولی هنوز ثابت نشده است که کدام یک از این روشها بهتر و یا ظاهرا بدتر از شیمی درمانی هستند. به نظر می آید که مقدار پیشرفت سرطان نیز، اهمیتی ندارد. در واقع ممکن است که هم تومرهای بسیار کوچک و هم توده ای از تومرهای بدخیم رشد کرده نیز، در عرض یک شب ناپدید شوند. به سبب ندرت وقوع این امر و همچنین به این دلیل که پس رفتها اتفاقی به نظر می آیند؛ پس رفتهای خود به خود هنوز اطلاعات قابل ملاحظه ای را در باره علت بروز سرطان و یا چگونگی موفقیت مداوای یک مورد غیرممکن به دست نداده اند. چنانچه فرض کنیم که بدن انسان در همه احوال با سرطان مبارزه می کند و در اغلب نبردها هم پیروز می شود؛ فرضی منطقی و عقلائی خواهد بود. با کاربرد سموم سرطان زا، رژیمهای غذایی چربی دار، پرتوافکنی، افزایش فشارهای عصبی، ویروس، و دیگر مواد ممکن است بسیاری از انواع سرطان را در لوله های آزمایشگاهی و یا در بدن حیوانات آزمایشگاهی ایجاد کرد.و چون همگی ما در معرض خطرات یاد شده هستیم، بنابراین کاربرد این موارد، موجب صدمه و آسیبهای درونی می شوند. تجربه ثابت کرده است که DNA هم تحت این شرایط افراطی از هم می پاشد؛ با این همه می داند که چگونه خود را ترمیم کند. و یا مواد آسیب دیده را دریابی نموده و دفع کند. به این مفهوم که احتمال دارد بدن انسان مرتبا سرطانها را ردیابی و با آنها مبارزه نماید. چنانچه این روند را مورد استفاده قرار دهیم و شدت آنرا افزایش دهیم، به معجزه پس رفت خود به خود دست می یابیم. اما در واقع، معجزه ای درکار نیست، بلکه روندی طبیعی است که هنوز توضیح داده نشده است. اگر استفاده از پنی سیلین در مداوای ذات الریه بر پایه فرضیه منشا میکروبی بیماریها قابل توضیح نباشد، مداوای ذات الریه هم، معجزه تلقی خواهد شد. نکته قابل توجه اینکه، مکانیسم شفای معجزه آسا، مساله ای مرموز و تصادفی نیست و ارزش بررسی دارد. ))- صفحه 32 کتاب-

ذر صفحه 39 همین کتاب می خوانیم:
((... مبارزه بهتر از تسلیم است. تبلیغات زیادی درباره یک شخصیت فرضی مبتلا به سرطان به عمل آمد که احساسات خود را مهار نموده و این خودداری از بروز احساسات را، به ایجاد سلولهای بدخیم سرطانی تبدیل می کند. در مقابل؛ کسی که با حالاتی مثبت یا منفی، دارای عزمی جزم برای ادامه حیات است!)) – فکر نمی کنید این فرد در شرایط بیماری از فرد اول موفقتر باشه؟-

و در نهایت مطلبی رو از صفحه 40 نقل می کنم:
((...دکتر لارنس لوشان طلایه دار مطالعات انجام شده در دهه 1950، که احساسات و عواطف را به ب روز سرطان همبسته می دانست؛ به قصد کشف دانه سیاهی که حالات ذهنی بیماران را مسوم می کرد، به مطالعه دوران کودکی بیماران سرطانی پرداخت. وی این نظریه را ارائه داد که دانه سیاه پیش از بروز بیماری سالهای سال در ضمیر ناخودآگاه این بیماران خفته باقی می ماند و سپس موجب بیماری می شود.))

در همین بخش دیپاک چوپرا مفهوم ذهن رو مطرح می کنه و می پرسه:
(( ... آیا ذهن عبارت است از شخصیت کلی بیمار، ضمیر ناخودآگاه، حالات، و باورهای عمیق وی، که پزشک را جلب می کند؟ و یا چیزی نادانسته است که روان شناسی هنوز هم قادر به شناخت و تعریف آن نیست؟ شاید آن جنبه ذهن که در بیماری و تن درستی دخالت دارد، ماهیت مشخص انسانی هم ندارد.))

از شما دعوت می کنم که بیشتر به این مبحث توجه کنین و در نهایت روراستی با خود، سعی کنین در وجودتون دقیق بشین و ذهن، بدن و تعریفتون از زندگی، با تمام احساسات، روحیات، تجربیات و اخلاق رو بهتر بشناسین. به اعماق وجودتون رجوع کنین و رفتارها و اتفاقات رو مرور کنین. هرکس بهترین فرد برای کمک به خودشه!

3 Comments:

At 6:43 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام . من واقعا از اينكه چنين موسسه اي تشكيل شده خوشحالم . راستش من خودم خاله ام رو در اثر سرطان از دست دادم . خيلي دوست دارم كه به شما كمك كنم . به من سر بزنيد.

 
At 11:08 AM , Anonymous Anonymous said...

saLAm ...JAleBE...MAn Az To0 MAjalEYe 40Cheragh BA IN MOAsese AsheNA SHoDAm

 
At 2:09 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام.
خوشحال شدم که با شما اشنا شدم.

دوست دارم با شما همکاری کنم.

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home